محل تبلیغات شما



رفته ام کرب و بلا دیدار مولایم حسین 
اربعین یا قبل آن دیدار آن نور  دو عین
از نجف تا کربلا مولا حسین ؛ ذکرِ زبان
عشقبازی نام تو آرد به جان و هم روان 
غلغله ، مملو از خلق از شعیان این جهان
هندی و سوری و افغان و فلسطینی چنان 

 

 


رفته ام شایستگان دیدم شهیدان صف به صف
حاضر و آماده اند ، آنها که جان دادند به کف
خاکی و دون ریا بس پر تواضع از ادب 
حال دنیا دوست را ، دارند نظاره از غضب
بهرِ یاد بودِ شهیدان ، کرسیِّ پر زرق و برق بهر جلوس
مثل اینکه آمدند در این مکان بهر عروسیّ ، بس ملوس
خاکی بودند ، خاکی افلاکیان بهر اطاعت از امام
جان سپردند جان سپاری با دو صد عشق مدام 

مدح ، ملا باسم از کرب و بلا لطف خدا
خواب یک عالم نمود انشاء از آن سرجــدا
دیده مولایم حسین ، دارد به زوارش نظر
با کلامی شعر گون دارد خوش آمد ازسفر 
هَلِه بیکُم ایهااوار من از جای جای این جهان
من شفیع گردم برای زائرین در روز م بی گمان
آمدید بهر زیارت ؛ با شما پیمان و عهدی استوار
علم دارید من شفیعم بهرتان ، در روز سخت و بی قرار
اسم و نامتان کنم ثبت با تمام  زائرین
شافی روز جزا تضمین تضمین با یقین
هَلِه بیکُم ایهااوار من از جای جای این
جهان
آمدید در اربعین در نزد ما با زائرینم همزمان
می خورم سوگند به دستان ابوالفضل و عَلَم 
با شمائیم در مسیر راه ، من و عباس هر قدم
ای که بهر دیدار و زیارت بر حسین و کربلا
جان به کف گیرید در این راه پر از صعب و بلا
بر حسین گردیده واجب بر وفاداریتان
هم وفاداری کند با لطف بسیاری چنان
ای عزاداران عزاداریتان باشد تسلای وجود
اشکتان سیراب سازد تشنگی های وجود
این حسین با زخم های بر وجودش دم به دم
می دهد دلداریتان ای محبین حسین در هر قدم
هَلِه بیکُم ایهااوار من از جای جای این
جهان
آمدید در اربعین در نزد ما با زائرینم همزمان
آمدید خوش بر سر موعد و وعده اربعین
نه به گرما فکر کردید نه به سرما عشق دین
می خورم سوگند به اشک زینب و فرق علی اکبرم
روز م در کنارتان شفاعت در شفاعت 
حاضرم
وقت دیدار می رسم درنزدتان هرگز رهایتان نمی دارم 
حق حیدر لطف حق من یار و پشتیبانتان هستم تمام
حامی زوار خویشم تا زغم یابد تماما التیام
هَلِه بیکُم ایهااوار من از جای جای این
جهان
آمدید در اربعین در نزد ما با زائرینم همزمان
ای که با پرچم آمدی از بهر دیدارم اربعین
پرچمت دانی مرا یاد چه کس آرد چنین
یاد عباس دلاور دست خود بنماد عطا
روز عاشورا صدایم زد یااغثنی یا اخـــا
با صدایش آشکارا گفته ام عباس زمن گردید جدا
هم و غم برمن رسید این قامتم گردید دو تا
کمرم بشکست از هجر و فراقت یا اخا
صبر من گردیده طاق بعد شهادت بر ولا
می کنم هر دم سفارش پرچم عباس را
 ( حاجتت گردد روا با پرچم این نامدار)
هَلِه بیکُم ایهااوار من از جای جای این
جهان
آمدید در اربعین در نزد ما با زائرینم همزمان
ای که با چشمان پر اشک و دل محزون وار
قصد کردی بر زیارت بر حسین جانثار
حاجتت دانم نیازی نیست بر شرح و بیان
بر گلو شیرخواره اصغرم حاجت برآرم بی گمان
عهد پیمان با شما دارم مریض ها را شفا
اخواینب با حضورتان شده شاد و صفا
با خوش آمد گویی او دارد صداتان می زند
مرد غیرتمند درود دارد به سویتان عطایت می دهد
هر زمان بیند زینب خواهرم ای زائرین
بر زیارت بر حسین دارید با عشق دین
کاش و ای کاش بوده اید در روز جنگ
بر اسیری هم نمی بردند زغارتهای ننگ
تازیانه ها نمی آمد فرود بر جسم و جان
می زند زینب صدا در بند دشمن و اسیر
سرورم مولا حسین رفت از برم بودش زهیر
یادتان آرم بر این حزن و مصیبت هر زمان
اشکتان جاری نمایم بر چنین حزن و بلایش بر امان
هَلِه بیکُم ایهااوار من از جای جای این
جهان
آمدید در اربعین در نزد ما با زائرینم همزمان


بیا بار دگر مولا نما بر ما کرامت 
مرا در شهر مشهد کن حمایت
مرا دعوت نما بی رنج و سختی
رَسَم من در جوارت نیک بختی
ندیدیم خیر و شادی شهر بابل
بگیر دستم بیایم شاد و سُنبل
همه غم بود و غم بود و همه غم
بسی سختی نه کم بود نه یکدم
ترا جان ِ جوادت ؛نما برما عنایت
رسم باردگر درمضجع پر از کرامت
چقدر در شهر غریب بودیم و تنها
میان ِ قوم و خویش بیگانه ، یکتا
علی موسی الرضا اصرار ِ بی جا
ندارم جان مولا ، ذات ِ یکتا

 

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها